دلم برای لباس سبزم تنگ شده ..
با اینکه همین پایین_ تخت آویز شده از جالباسی
پی :بعضی ها دیوونه نمیشن نمیشن و بعد اصلا خیلی
دلم برای لباس سبزم تنگ شده ..
با اینکه همین پایین_ تخت آویز شده از جالباسی
پی :بعضی ها دیوونه نمیشن نمیشن و بعد اصلا خیلی
من مشکل و هدف م هیچی نبود
اصلا تو سر م هیچی نبود
فقط 'سقوط' از این جمله که هی با میم تکرار میکردم -با شور ،با شوق-
که
اونم واکنش میده اونم واکنش میده ..
سخت بود
جوری بود که
صبح
-و الان-
نمیتونم نفس بکشم
پریود بشم خوب میشم
و خیلی مونده که پریود بشم
وقتی نا آروم یا در واقع ناراحت م دستشویی نمیرم
و جالبی ش اینکه بدنم تحمل_ مدت_ زیادی ناراحتی و داره
شما هم حس می کنین بعضی چیزها هر کاری که می کنین حل نمیشه ؟
شاید از یک لاینحل گذر کنید اما حل نشده گذر می کنید ؟
..
ی_ حالی دارم که موقع توت فرنگی شستن
گریه میندازتم
پی نوشت طور : بیست و پنج سال ت_تقریبا ،رعایت کن :دی