-

۲۴ مطلب در تیر ۱۳۹۶ ثبت شده است

بذار چند تا تحلیل! برا ت بگم

میگه که شما کسی هستید که باهاش هستید 

میگم یکی با هیچکس باشه پس هیچکس تلقی میشه پس

بقیه تحلیل هام یادم رفت 

<بعد>

آهان می دونی چرا الان آ من تصمیم میگیرم با هر کی حرف بزنم بای از آب در میآد ؟!

نه به خاطر این نیست که دچار ِ تشخیص ِ بای های وحیی! شدم نه

به خاطر اینکه جدا از اینکه تیندر پر ِ بای ِ 

به خاطر انتخاب از وسط های طیف و گاها دقیق وسط ِ طیف (با چهارتا دونه عکس منظورم ِ)

مثلا همون نون که بای (به نظر من) از زآب در نیومد به خاطر این بود که دقیق وسط نبود


*وسط ِ طیف بودن و حتا دقیق وسط طیف بودن به هیچ وجه مترادف بای بودن نیست

اما آدم های اونجا به نظرم این و نشون دارن میدم به من

**خودم فکر میکنم غلط ِ اما نمیدونم چی ش

۳۱ تیر ۹۶ ، ۲۳:۲۲ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
abr Tehrani

صدوسیزده

من همه چی و بدترش کردم :(


فردا میرم کلاس ،میآی ؟!!

۳۱ تیر ۹۶ ، ۱۸:۱۹ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
abr Tehrani

زمانن

داشتم فکر میکردم که دوستی جز محیا ندارم 
البته به قول ِ ال ،من یکم حماسی ام 
کلا یکهو میزنم زیر ِ میز ِ همه 
و این جمله رو میگم
مثلا ناقض ِ همین جمله ی اول همین ال ِ 
از اون سر دنیا باعث ِ آمبر شد حتا
بهر حال 
داشتم جمله ی اول و میگفتم و لیست زیر و می ساختم
. همجنس گرایی 
. خدا 
. پوشش
. ..
داشتم فکر میکردم اگه اون روز حس نمی کردم که تو ماشین 
-تو همون 405 ِ-
راستش رو بگم 
به محیا
الان شاید باهم دوست نبودیم
همون شب که قاف از من برای راستش رو گفتن عصبانی شد
همون شب که من حس نکردم که قاف حس من و حس نکرد
فقط موقع برگشت با همون 405 ،ابراز ناراحتی کردم
شایدم گریه کردم
الان دارم فکر میکردم ما همون موقع هیچ وقت حس نمیکنیم که یکی حسمون نمیکنه

بعدنوشت: وسطش گریه م گرفت از خوندنش
۳۰ تیر ۹۶ ، ۲۲:۱۰ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
abr Tehrani

یکیک

اینا همه زاییده ی توهم_ 

وگرنه حالاتی به نام_ سخت_ 

مهم_ 

و تغیر معنا 

در واقع وجود نداره

۲۹ تیر ۹۶ ، ۰۸:۴۵ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
abr Tehrani

هیچی

. ی ِ نمی تونم نفس بکشم ِ جسمی دارم
. سرعت داغون و دقیقا هیچی نمی فهمم از این فیلم های متلب
. اولش ترسیدم ..نگفتم اما می دونم از چی ترسیدم ..اون عکس ِ بازیگر؟ ِ مرد ترسوندم 
داشتم دقیقا می ترسیدم ..الان اما دارم احساس ِ اشتباه می کنم ..احساس می کنم با اینکه من عقلم از همه کمتر ِ اما این عدد ِ 6 بهم می گه داری این کار و جای خیلی خیلی اشتباهی انجام می دی

میشه بس کنی افسانه ؟
لطفا

۲۸ تیر ۹۶ ، ۲۱:۴۲ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
abr Tehrani

س

- 126 کیلومتر یعنی خییلی ؟
- نه یعنی من هفته دیگه تهرانم 
۲۸ تیر ۹۶ ، ۱۸:۳۲ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
abr Tehrani

یک

وقتی اون دو تا جمله رو دیدم 

فکر کردم چه قدر شبیه من ی - این و به عنوان ی ِ جمله مثبت نمی گم

البته تفاوت هایی هم داریم 

من بعد خیلی نه مقدور نیست و 

ی ِ متاسفم و 

ی ِ یک ِ شب در ِ بسته 

تو این نقطه از شباهت ام 

بهر حال 

فکر کردم چه قدر شبیه من ی - این و به عنوان ی ِ جمله مثبت نمی گم


۲۸ تیر ۹۶ ، ۱۱:۲۷ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
abr Tehrani

ب خ

تا حالا شده از خودت بدت بیآد ؟ 

از اتفاقی که افتاده بدت بیآد ؟

۲۸ تیر ۹۶ ، ۰۴:۳۳ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
abr Tehrani

نرفتم جای دیگه

اینجا دیگه چیزی نوشته نمیشه

جز دو سه تا نوشته بقیه ش و دوست ندارم

شاید پنج تا

شاید تا هفت هشت ماه دیگه 

شایدم تا یک سال ،یک سال و نیم دیگه 

شایدم بیشتر ،شایدم کلا 

شاید فرض محال یک ماه و نیم دیگه


چی میگم ی_ لیست عدد ردیف کردم



۲۷ تیر ۹۶ ، ۰۵:۲۶ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
abr Tehrani

یک

من-میشه این قدر احمقانه رفتار نکنی ؟

من-نه

من-خب باشه ،میشه اصلا هیچ کاری نکنی ؟ 

من-داشتم همین کار و میکردم

من-خب ادامه بده

من-مگه مسخره بازی_ ؟ 

من-آره 

من-چی خیال کردی 

من-میشه بس کنی 

من-نه

من-خب پیشنهادی داری بگو

من-اون مغز_ احمقانه ت و چند روز بذار زیر تخت مثل آدم از لیستی که بهت میگم برو جلو 

من-من فکر میکنم تو احمق تری اما باشه 

۲۶ تیر ۹۶ ، ۲۱:۵۶ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
abr Tehrani