خب

 حسی که دارم 

به داغونی مثلا با ملکه بیرون رفتن نیست

یعنی خب خیلی بهتر از اون ِ 

اما میدونی

مثلا جوری ِ که 

اگه لاک دستم و مشکی زده باشم و بعد بعد ِ 

لباس پوشیدن فکر کنم که ی ِ دستم اگه قرمز بود دقیق پرفکت بود

عوض نمیکنم رنگ و میگم اوکی ِ 

- آره همین قدر سطحی ام-

یا مثلا میشه که احساس کنم که خسته م حوصله ندارم برم و

یک جور خب که چی

البته خب من کلا زود ناراحت بشو ام و وقتی ناراحت میشم از حتا چیز های جزیی

مخصوصا جدیدا یک حالت ِ آشوبی میگیرتم و 

فقط میرم سمت ِ اینکه به یکی پیام بدم یا یکی و ببینم 

که فقط فکر نکنم و خودم با خودم بزرگش نکنم