شب شده ،یادم می افته لباس ها ساعتی ِ تو لباس شویی مونده بر شون میدارم موقع پهن کردن به خودم میگم "قبل ِ ساعت ِ هشت ِ صبح ،قبل ِ ساعت هشت ِ صبح .."

میرم نخ بکشم دندون هام و با خودم فکر میکنم تو ی ِ کشور ِ دیگه حتا برند ِ نخ ِ دندون ِ 'نازک تر' ت رو باید دوباره آموزش ببینی ..به وسط های کار که می رسم میگم 'بابا' خیلی سخت می گیری ی ِ گوگل می کنی thin dental floss و همه چی حل می شه .. تموم که می شه می گم آره قبل ِ رفتن ی ِ لیست ِ گوگل ایت آماده میکنم (لازم نیست چیزی بگی خودم میفهمم)

....

بعد نوشته شده-این و دفعه پیش بی ادامه پنهان کرده بودم 

* دوباره زیر چشم ها ت نوشته : 24 اکتبر، سه شنبه