-

چرت و پرت

دیروز این طوری فکر کردم

ملکه تو آسانسور به دوستهای غریبه ش گفت 

س_ اول[_ همه] من و برداشت اما در حالی که س_ بعد اینکه ملکه دوباره پرسیده بود جواب و گفته بود که رزومه تون خوب نیست یا یک همچین حرفی ولی باشه

نقل من قصه ای که رخ داده نیست ،به من چه (لذتی نداره مشکل یکی دیگه برام)

و اینکه بعد نمره ی سه صدم بالای ١٨ ش که بهش داده شده دیگه از این که تو امتحان پایانی فلان و فلان و اشتباه نوشته حرفی به میون نمیآره بلکه تو جایگاه قربانی و ١.٧ ام قرار گرفته

میدونم فکر میکنی من شبیه دختر حسودام -باشه

من فقط هدفک از گفتن این حرفها این بود که بگم درسته که گاهی ملکه جوری رفتهر میکنه که خیال میکنی صداقت هایی/خوبی و صافی رو داره که بچه ها دارن (البته توامان..) اما حرفم و به خوبی و اون و بدی خودم پس میگیرم

-لازم به ذکر_ (برای خودم) که منم دیروز به شهر_ جهنمی دروغ گفتم که به خاطر موضوع تمایل، داشتم که با شما بردارم

۱۱ بهمن ۹۵ ، ۱۵:۵۶ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
abr Tehrani

حالم خوب نیست

احساس میکنم حالم از آدم هایی که باهاش ارتباط دارم به هم میخوره

از دختر سلامت_ که ول کن ما نیست

از شهر_ جهنمی

از ملکه ،تا اندازه ای

-دیروز قبل رفتن تو کلاس که تنها دخترش بودم (تنها دخترش بودن وقتی برای من بولد_ که احساس کنم مردمان دچار سکسیسم اند ،تفاوت میدن بین تو و باقی به نظرت) 

قبلش با آقای سی ساله و معلم وایستاده بودیم درباره ی این قصه ی آمریکا حرف میزدیم میخندیدیم و احساس من دخترم دارن و ندارن ،با اینکه آقای معلم مذهبی_

۱۱ بهمن ۹۵ ، ۱۰:۴۳ ۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
abr Tehrani

نا آرام

خوب بود یک آدمی بود که پر حرف بود و اندازه ی من از تنهایی 

میترسید 

۱۰ بهمن ۹۵ ، ۲۱:۵۴ ۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
abr Tehrani

در زندگی هیچ کس را نداشتن-این که چیزی نیست

کلاسی که همه ی اعضا (شاگردا و استاد) مرد ند 

و از اون شاگردا که نسبتا نمیشه زیاد راحت باهاشون حرف زد

هفته بعد یک دختری اضافه میشه که نبودش به از بودش_ (خنده ،ی عصبی)

۱۰ بهمن ۹۵ ، ۱۹:۱۸ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
abr Tehrani

نا کامل

دیروز که تو ماشین کنار بابا نشسته بودم و نا موفق داشتم تلاش به بغض موندن_ گریه میکردم

داشتم فکر میکردم آدمهایی هستند که تو عمرشون به پوچی برسند اما

مساله ی من شاید با چی ها حتا به پوچی رسیدن باشه 

پوچی_ گسسته ای که تمایل زیادی به پیوستگی داره ،مثلن

۰۹ بهمن ۹۵ ، ۲۳:۲۸ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
abr Tehrani

چه قدر روز سختی،فردای سختی،هفته ی سختی

آروم نیستم 

حدود اینکه مامان میگه بچه که بودی شب که میشد خوابت میومد اما مقاومت میکردی نخوابی

خوابم نمیآد اما بیشتر نا آرومی هام و تیک نزدم


فردا شش و چهل و پنج باید

برم 


۰۹ بهمن ۹۵ ، ۲۳:۲۵ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
abr Tehrani

کاش

یک مدت این حالت و گرفتم که وقتی ناراحتم
استرس میگیرم و بلند بلند و تند تند حرف میزنم
شاید حتا به نظر خندان هم میآم 
۰۸ بهمن ۹۵ ، ۲۱:۳۸ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
abr Tehrani

بهنام

اینکه هوا آلوده ست بیماری های تنفسی زیاد_ و تو اوج ش سرطان ریه 

که خب تشخیص زود هنگام سرطان ریه خیلی تو ممکن ال درمان ! بودنش موثر_ 

پس ما با این نوشتار با تکنیک های داده کاوی و فلان و فلان به دنبال تشخیص زود هنگامش هستیم

چطور_ ؟

نظر خودم و بخوای کهن ست اما سوالم اینکه چرا من حودم خودم و آزار بدم بعد استاد ملکه بگه همین مقاله ی موجودی خون مون و که خون و سه گروه جوون بالغ پیر کرده که کنترل موجودی کنه رو بیان کنه 

خب اینم همون کهنگی نیست ؟ 

زندگی ت جنگ با یک نقطه باشه خوب نیست 

بسه کن قربونت برم طور -هه-

سرطان دهانه ی رحمم هست بهش میگن سرطان خاموش و این قصه ها

۰۸ بهمن ۹۵ ، ۱۳:۱۳ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
abr Tehrani

مثبت نگاه کردن :دی

که ترم دو ای_ ی_ غریبه پیرو دنبال کردن نگاه

بین سه چهار نفر موجود سعی میکنه مشکل انتخاب واحدش و از تو بپرسه :دی

۰۶ بهمن ۹۵ ، ۰۹:۵۵ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
abr Tehrani

میدونی قاف

من یک بار -تو اون کافه فردوسی ،رومنس- گفتم که قاف کاری نکرده که از ش متنفر شم و کنده بشم از ش

میدونی این چند وقت فقط چی شده که ناراحت م میکنه ..

یاد یک بار پشت تلفن میافتم -نمیخوام اذیتت کنم *- که ابراز کردی ناراحت شدی از حرفم 

اون اولا بود -اولای چی (با ناراحتی)-

گفتم اگه .. (متاسفم که نمیتونم طبق عنوان اینجا پنهان نکنم)

گفتم اگه فلان بشه رهات میکنم چون اون طوری خوش بخت میشی و بهتر_

اما الانا شاید فقط از این ناراحتم که بعد ها فکر کردم اون حرفها محال_ 

و خب نمیشه قطعی گفت اما شاید اگه فکر میکردم اون چیزی باشه که تو چارسو به میم گفتم و اون چیزی نگفت 

شاید حداقل -چه موفق چه نا موفق- سعی میکردم به فاصله

تقریبا اینا تو ذهنم_

۰۵ بهمن ۹۵ ، ۲۲:۳۱ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
abr Tehrani