-

و غیره

دقیقا وقتی تو ی ذهنتان با خودتان کلنجار میروید -با بدی خودتان- و به ملکه میگویید چه خوش شانس

وقتی فکر میکنید همان سوییت دریم_ اینگلیسی پراینده ی همسفرش که مسخره کردنش نقل مجلسش شده میشود تی ای_ استاد_ داور و باز همه چی با رویکرد نگاه و برداشت_ انسانی به خوبی و آسانی خیر میگذرد و سهل 

میبینی پیام فروارد شده ای از ژو آن با مزمون دوست داشتن یک طرفه از ش میآد 

کلن فکر میکنی تو چه قدر بدی و اون چه قدر صفر یا هر چی 

کلن مساله بدی تو نیست کلن نباید یک چیزهایی و تجربه کردن_ 

کلن اینکه ملکه با یادآوری اینکه داده کاوی تو همه چی و داده کاوی تو سلامت تو یک ترم ..؟

بعد تو مجدد یادآوی میکنی الان برم به کجا بگم ؟

به شهر_ جهنمی بگم که حتا بگه به احمدی بر ندار ؟

ناراحت م

از همه تون

{اشک م گرفت کلن}


مضمون شاید



۰۵ بهمن ۹۵ ، ۲۱:۴۴ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
abr Tehrani

لیک

دانشگاه رفتن با ملکه یعنی اشتباه محض

تا حالا این قدر عمیق خودم نبودم نبودم 

۰۵ بهمن ۹۵ ، ۱۸:۱۵ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
abr Tehrani

نات اوکی

من فقط در این حد فکر میکنم که دلم میخواد برم پروانه ،خیلی

۰۵ بهمن ۹۵ ، ۰۵:۳۹ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
abr Tehrani

میخواستم بنویسم خانوم مهتابی

استرس_ فاضل و گرفتم 

پاورپوینت پروپزال و باز کردم 

اسمش و گذاشتم

'استرس'

دارم تو ش عکس و آیکن میذارم !

امیدی بهش ندارم 

هنوز به مرضی (خجالت از ادبیات) راضی نشده دلم 

که

پروپزال درباره ش باشه -حتا

{طبق اندیشه های معادْ باور ،تحلیل اینکه تو حساسی بعد اذیت میشی ،فاضل میره جهنم یا نه خب ؟}

۰۴ بهمن ۹۵ ، ۲۲:۰۷ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
abr Tehrani

صبح

استرس دارم

- ویس های دیروز باعث شد خانوم مهتابی گریه م و ادامه نده

- اگه برای ب_ باشه خیلی ناراحت تر میشم

- کار فاضل 

۰۴ بهمن ۹۵ ، ۰۹:۱۲ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
abr Tehrani

بیانیه

لینک وبلاک و نذاشتم تو قسمت اصلیش 

این طوری دیگه لینک نیست چند تا حرف_ 

این طوری سخت تر_ یا یک کلمه ای طوری ،

۰۲ بهمن ۹۵ ، ۱۳:۳۰ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
abr Tehrani

محیط ما به ربات هایی پاسخ گو تبدیل کرده ؟!

شاید خواستم نیاز به اینکه مسائل -م- و میخوام به یکی بگم و کاهش بدم

شاید برای این این جا رو -هر چند با پیش بینی کارگر نبود- ساختم

فکر نکن من از اون آدمها م که اعتقاد دارم نیاز ها رو بای کشت و شکست داد ،نه 

اصلا

شاید حتا بر عکس



۰۲ بهمن ۹۵ ، ۱۳:۲۵ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
abr Tehrani

از اونجا که خیلی زیاد با صفر_ قطعی_ محکم تو صورتت خورنده ی آدمها مواجه میشی

از کجا 
از اونجا که پرتال بی هوش ما رو با باید فردا بری دانشکده ای مواجه کرد که قبلش هم باید میرفتیم
از اونجا که ظهر_ خیس_ بی آفتاب بنا به صبحانه خوردن کردیم و دستمون باز لرزید موز افتاد رو اپن و وسواسمون گل کرد
از اونجا که خسته شدی از کالنجار ذهنی ت با آدم بد_ دانشگاه و پا نمیشی بری برای خودتم که شده تمومش کنی فعلا
از اونجا که به پرتال که نگاه میکنی میگی شاید مشکل از من_ نه مکان ،بعد با اعتماد به نفس به سقف_ صد سال یک بار ت میگی نه مشکل از اونا ست 
از اونجا که فکر کردی آقای لجستیک نمیآد برای کیک -هم قطعی هم از وسواس این فکر و کردی ،و ناراحت شدی و بعد اسکرین شات شماره ش پاک ش کردی که سر ش داد زده باشی
از اونجا که میخواستی خانوم_ مهتابی هم پاک کنی بعد دیدی عکس داره و عکس تو بهترین حالت_ و انگار دیگه نمیشه اون کراپ و از نو انجام داد و دلت نیومد بهر حال 

۰۲ بهمن ۹۵ ، ۱۳:۰۵ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
abr Tehrani

بیا تو اون طوری نشو

همیشه اعتقاد داشتم نباید وبلاگی و پاک کرد ،فکر میکردم نباید کشتش 

شاید وبلاگی هم نکشتم تا -به- حال /

اما 

خیلی رها کردم 

جوری شد -که تو جنون ادواری-!- شمارش از دستم رفته /نه به فخر 


فکر کنم هر وقت منفجر میشم که نه 'خیلی' منفجر میشم یکی به دنیا می آد 

و الان ..

۰۲ بهمن ۹۵ ، ۱۲:۵۳ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
abr Tehrani

عنوان اولین مطلب آزمایشی من

این متن اولین مطلب آزمایشی من است که به زودی آن را حذف خواهم کرد.

مرد خردمند هنر پیشه را، عمر دو بایست در این روزگار، تا به یکی تجربه اندوختن، با دگری تجربه بردن به کار!

اگر همه ما تجربیات مفید خود را در اختیار دیگران قرار دهیم همه خواهند توانست با انتخاب ها و تصمیم های درست تر، استفاده بهتری از وقت و عمر خود داشته باشند.

همچنین گاهی هدف از نوشتن ترویج نظرات و دیدگاه های شخصی نویسنده یا ابراز احساسات و عواطف اوست. برخی هم انتشار نظرات خود را فرصتی برای نقد و ارزیابی آن می دانند. البته بدیهی است کسانی که دیدگاه های خود را در قالب هنر بیان می کنند، تاثیر بیشتری بر محیط پیرامون خود می گذارند.

۰۲ بهمن ۹۵ ، ۱۲:۴۰ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
abr Tehrani